دکتر محمود احمدی نژاد برای آخرین بار در دوران صدرنشینی سیاسی اش به عنوان رئیس دولت دهم، راهی مقر سازمان ملل متحد شد تا هشتمین سخنرانی اش را در شرایطی که ایران با موجی از تهدیدات کور از سوی آمریکا، اسرائیل و متحدان اروپایی شان همراه است، داشته باشد و این بار سخنرانی ملایم تری نسبت به ادوار پیشین داشت، اما این هشت سخنرانی مجموعاً دارای چه اشتراکاتی بود؟
به گزارش سرویس سیاسی «بازتاب»؛ هیچ رئیس جمهوری به اندازه دکتر احمدی نژاد به حضور در آمریکا و سازمان ملل متمایل نبود و در حالی که شهید رجایی یک بار با یک هیات چهار نفره، آیت الله خامنه ای یک بار در دو دوره، هاشمی صفر بار و سید محمد خاتمی یک بار در هر دوره ریاست جمهوری خود به نیویورک سفر کردند، احمدی نژاد تنها برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل هشت مرتبه در طول هشت سال اخیر به نیویورک در قلب آمریکا سفر کرد و در مجموعه ای از برنامه ها در حاشیه سخنرانی هایش در سازمان ملل شرکت کرد. حواشی این سفرها عموماً مهم تر از متن سخنرانی های رئیس دولت های نهم و دهم بود. اما این رویکرد باعث شد او آنچه تصور می کرد باید بگوید را در جیبش بگذارد و تا امسال ترک صندلی هایی که سال به سال در مجمع عمومی بیشتر می شد، اخطاری به رئیس دولت برای تدبیر بیشتر در قبال رویکرد تهاجمی اش که دشمنان به خصوص اسرائیل به خوبی بر رویش موج سواری کردند، نمی شد.
او نخستین بار در 26 شهریورماه 1384 و در حالی که 40 روز از آغاز رسمی فعالیت دولتش سپری شده بود، پشت تریبون مجمع عمومی سازمان ملل قرار گرفت و رویه ای متفاوت در پیش گرفت، رویه ای که دیپلماسی تهاجمی نام گرفت و قرار بود جایگزین برخی رفتارهای انفعالی در دولت های پیشین شود. موضع گیری در قبال برنامه صلح آمیز هسته ای ایران یکی از محورهای اصلی سخنرانی های نخست احمدی نژاد همچون هفت نطق بعدی بود. او همچنین مسئله یازده سپتامبر و ابهام درباره عامل انفجار برج های دوقلو را مطرح ساخت و از لزوم برخورداری حقوق مساوی همه کشورها در سازمان ملل سخن به میان آورد.
دومین سخنرانی احمدی نژاد در مجمع عمومی سازمان ملل یک سال و سه روز بعد و در 29 شهریور 1385 صورت پذیرفت با محورهایی شبیه محورهای سخنرانی نخست که تا حدودی مسئله فلسطین و لبنان در آن پررنگ تر از سخنرانی نخست می نمود. او همچنین درباره شورای امنیت سازمان ملل و بی عدالتی در محدود ساختن چنین قدرت قابل بهره برداری منفی و عدم امکان پیگیری حقوقی سوء استفاده کنندگان از این قدرت سخن به میان آورد و خواستار توسعه این شورا شد. 5 مهر ماه 1386 برای سومین بار دکتر احمدی نژاد پشت تریبون سازمان ملل قرار گرفت تا مواضعش را به عنوان نماینده ایران مطرح نماید. او این بار از فروپاشی خانواده در جهان و بهداشت عمومی در سطح دنیا تا هجمه به فرهنگ های بومی و تحقیر ارزشهای ملی ملت ها و فاصله فقیر و غنی در جهان انتقاد کرد و حتی محوری از سخنانش را به ذم توسعه دروغ در سطح دنیا اختصاص داد و برخی مواضع گذشته خود را نیز با ادبیاتی دیگر تکرار کرد. این سخنرانی با بیش از 3900 لغت، مطول ترین سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل محسوب می شود.
او برای چهارمین بار در سال پایانی دولت نهم نیز سفر به آمریکا را تجربه کرد و در 3 مهر 1387 نطق خود را که هزار کلمه از نطق سال پیشینش کوتاه تر بود، قرائت کرد. اظهارات او این بار بر روی مفاهیمی بنیادین تر همچون جهان، انسان، آزادی و عبودیت و عدالت متمرکز شد و البته در این چهار مقوله عمدتاً درباره عدم وجود عدالت اقتصادی، سیاسی و برخی دیگر از جنبه های این مقوله سخنرانی کرد و البته مواضع گذشته درباره برنامه اتمی ایران را نیز تکرار نمود.
با اتفاقاتی که در سال 88 رخ داد و واکنش های بیرونی را نیز در پی داشت، سخنرانی رئیس دولت دهم که 364 روز بعد و در 2 مهرماه 1388 رخ داد، فضای ملتهبی در پی داشت و اعتراضات شدیدی در این بین رخ داد که اصل سخنرانی را به کلی تحت الشعاع قرار داد. ترک صندلی ها توسط گروهی از کشورها حین سخنرانی احمدی نژاد یکی از این حواشی بود.
ششمین سخنرانی رئیس جمهور نیز با حواشی مشابه سخنرانی پنجم در 2 مهر 1389 انجام شد و احمدی نژاد و رئیس دولت دهم با به چالش کشیدن جدی ماجرای یازده سپتامبر و عملاً زیر سوال بردن وقوع این مسئله توسط القاعده که پیکان را به سمت مسئولان آمریکایی می چرخاند، خشم آمریکایی ها را افزایش داد و مسئله ارتباط ایران و آمریکا که تا سال 88 می رفت به وقوع نزدیک تر شود، منتفی شده به نظر رسید.
سال 90 اوج دیپلماسی تهاجمی احمدی نژاد بود و او این بار در سخنرانی 31 شهریور در مجمع عمومی به صورت شفاف مسئله هولوکاست را به چالش کشید تا نسبت به دو دوره پیشین، بیشترین اشخاص صندلی ها را ترک کنند و این سخنرانی شدیدترین سخنرانی احمدی نژاد لقب بگیرد. با این حال سال 91 زمان تعدیل ادبیات احمدی نژاد بود و او در سخنرانی آخرش که پنجم مهرماه در سازمان ملل صورت پذیرفت، با ادبیاتی کم تنش تر از هفت دوره پیشین سخن گفت و البته برخی اظهارات پیشین را تکرار کرد و قبل از سخنرانیش ظاهرا تنها نمایندگان آمریکا و اسرائیل جلسه را ترک کردند.
در مجموع احمدی نژاد بیش از 25 هزار کلمه در طول این هشت سال و طی هشت نطقش در مجمع عمومی سازمان ملل سخنرانی کرد و همان گونه که مشخص است، بسیاری از آنچه در این سخنرانی ها بیان شد، تکرار و تکرار و باز هم تکرار مواضع او بوده است.
گرچه تحلیل محتوای علمی سخنان احمدی نژاد از سوی پژوهشگران حوزه روانشناسی و جامعه شناسی می تواند نمودار نوع تفکر و وضعیت روحی احمدی نژاد باشد، اما نگاهی به تحلیل محتوای مختصر این سخنرانی ها با استفاده از شمارش فراوانی واژگان، نشان می دهد احمدی نژاد به تصور خاصی نسبت به ماموریت و جایگاه خود در جهان دچار شده است.
بررسی آماری «بازتاب» نشان داد، «جهان» با 254 بار تکرار پرکاربردترین واژه احمدی نژاد در این سخنرانی ها بوده و احمدی نژاد به طور متوسط در هر صد کلمه یک بار از واژه «جهان» استفاده کرده و «ملت» و «ملت ها» با 228 تکرار در رده دوم واژگان پرکاربرد بود و در مقابل «دولت» و «دولت ها» تنها 93 بار به کار گرفته شده بود که این رویکرد علاوه بر آن که نشان می دهد تفکر احمدی نژاد در این هشت سال حول محور جهان چرخیده، رویکردش را تعامل با ملت ها در عوض دولت ها در حوزه دیپلماسی قرار داده است، استفاده 107 بار از واژه خدا و 206 بار از کرامت انسانی و انسان نیز نشان می دهد احمدی نژاد تصور رسالتی پیامبرگونه از خود برای رساندن پیام به انسانها درباره کرامتهای انسانی دارد و مشخص نیست وی چگونه این رسالت پیامبر گونه خود را با مجمع عمومی سازمان ملل که از سران و نماینده حکومتهای جهان تشکیل شده است، پیوند می زند و اگر وی به جای رییس جمهور یک کشور به عنوان یک مبلغ مذهبی یا یک سخنران امور خیریه و صلح قرار بود در همایشی خاص صحبت کند، سخنان وی چه تفاوتی با این سخنرانی ها داشت؟
در گفتارهای او واژگانی همچون «اقلیت» با 6 مرتبه تکرار، «دیکتاتور» یا «دیکتاتوری» با دو مرتبه تکرار، «سلامت اقتصادی» و «مبارزه با فساد» با صفر مرتبه ذکر، جزو عبارات غریب در این هشت گفتمان رئیس جمهور محسوب می شوند که از سوی نگارنده به واسطه شرایط جهانی و مطالبات مطروحه در سطح بین الملل مورد توجه هستند، هرچند در عوض طرح موضوع تمرکز ثروت های جهان در دست عده محدود به عنوان مسئله ای مورد توجه جهانیان نیز در بخش هایی از سخنان احمدی نژاد به چشم می خورد که می توانست بیش از اینها وسعت یابد.
در مجموع اما باید دید از برآیند سخنرانی ها یک ایده مشخص که دستگاه دیپلماسی ایران در این هشت سال بر همان یک ایده تمرکز یافته و حداقل آن ایده را در عرصه بین الملل محقق سازد، به دست می آید یا خیر؟ به عوان نمونه دولت اصلاحات علی رغم نقدهای جدی که به شیوه عملش در حوزه خارجی وارد است، حداقل «ایده گفت و گوی تمدن ها» را مطرح نمود و این ایده در سازمان ملل تصویب و سالی نیز به نام این ایده ایرانی در جهان نام گذاری شد که اتفاق کوچکی قلمداد نمی شود.
در یک تحلیل کلی می توان عنوان کرد آنچه احمدی نژاد طی هشت سفر به نیویورک بیان کرد، قابلیت تطبیق و تلخیص در قالب یک یا حداکثر دو سخنرانی است و اینکه رئیس جمهور ایران برخلاف اسلافش هر سال راهی آمریکا شود و محورهایی را هر سال تکرار کند، مبنای مشخصی جز جا انداختن همان حرفها را ندارد و چه بسا اگر پیشینیانش به چنین سفرهای زنجیره ای با چنین لشگری از همراه در هر سفر اقدام می کردند، از اتهامات سیاسی و امنیتی گرفته تا تضییع بیت المال و موارد متعدد دیگر برایشان بر جراید نقش می بست و سیل کاریکاتورها و حملات کلامی و نوشتاری دولت را از انجام سفر سوم نیز باز می داشت، چه رسد به اینکه هشت سفر پیاپی بتوانند انجام دهند.
بازتاب به زودی در بخش دوم این گزارش، تخمینی از میزان هزینه 8 سفر دکتر احمدی نژاد به آمریکا را ارائه خواهد داد.